قران پارسی / به نام خداوند بخشاینده‌ی مهربان

 

سپاس خدای را که توفیق ارزانی داشت تا کلامش را از آغاز تا انجام به مدت هشت سال با تدبّر و تامّل بخوانم و در هر حرف و واژه اش تفکّر کنم و در فهم هر آیه اش بسی تعقّل. پیامبر گرامی اسلام و خاندان بزرگوارش را درود باد!

نخست برآن بودم تا گزارشی از این آسمانی نامه را به پارسی ناب گزارم، و در این راستا، بخش بزرگی از این خدای نامه را به پارسی ناب گزاردم! سرانجام چنان دیدم که این پارسی نگاری، اگر چه زیباست، لیک دریافتن و بر تافتن آن، توده ها را بسی دشوار است!

سپس برآن شدم تاگزارشی به دست دهم که «بن مایه و شنونده» فرگردها برای خواننده، روشن و فزون بر این نکویی، گزارشی رسا و روان باشد!

با این همه، از دیر باز بر این باور بوده و هستم که قرآن کریم ترجمه ناپذیر است و هرکه خواهد که داند قرآن چه فرموده باید که زبان قرآن را بیاموزد! این حقیقت را در سال های ترجمه، به عین الیقین دریافتم که براستی قرآن ترجمه ناپذیر است!

اعجاز ادبی این کلام ربانی و راز و رمز ترجمه ناپذیری آن، در ظرف و مظروف یا لفظ و معنا و مفهوم آن است! واقعیت این است که هیچ زبانی در دنیا نمی تواند ظرف این مظروف آسمانی شود! عظمت، صلابت، لطافت و شکوه کلام ربّانی چنان است که گویی زیر آبشاری  سرشار از نور ایستاده ای و خواهی که آن آبشار را در چنگ بگیری که کاری محال است!

همین نارسایی و ناتوانی زبان هاست که وقتی آیه ای با آن صلابت و عظمت را ترجمه می کنی، آن روح، لطافت، صلابت، عظمت و خاصیت را در ترجمه نمی یابی و احساس نمی کنی! قرآن در چند جا به این حقیقت تصریح فرموده است که:  « اگر قرآن را به زبانی نارسا و ناتوان نازل می فرمودیم، مخاطبان می گفتند : چرا آیه هایش رسا و روشن نیست ؟»[1].

شگفتی و اوج اعجاز ادبی کلام ربانی، همواره مترجمان و مفسران را ناتوان ساخته و هر مفسر و مترجمی کوشیده تا وجهی از وجوه معانی و مفاهیم قرانی را به فهم و ظن یا که دانش اندک خویش دریابد! به همین دلیل فهم، دریافت، تفسیر و ترجمه‌ی یک دستی از حروف، واژگان، اصطلاحات و در مجموع آیه های قرآن وجود ندارد!

علاوه بر این گاه، با دریافت های بسیار شگفت انگیزی روبرو می شوی که بی گمان، برون از حوزه‌ی خطابات قرآنی و معانی و مفاهیم آن است!

آغاز این ترجمه ساعت هشت بامداد روز سه شنبه ؛ بیست و پنجم تیرماه سال یک هزار و سی صد و هفتاد و نه خورشیدی(25/4/1379)، و انجام آن ؛ ساعت چهار عصر روز چهارشنبه، بیست و ششم تیرماه سال یک هزار و سی صد و هشتاد و هفت خورشیدی (26/4/1387) بود. خدای را برانجام این گزارش سپاس باد!

 

[1]– قرآن 41/44 .+ 103/16. + 26/98 .